به گزارش صراط به نقل از فرارو؛ هر کدام از آثار جوهانسون در واقع ترکیبی از چندین عکس مختلف هستند که با استفاده از نرمافزارهای ویرایش عکس در کنار هم قرار میگیرند و اثر نهایی را شکل میدهند. یکی از ویژگیهای مهم کار جوهانسون این است که با وجود اینکه منظرههای آثارش کاملا خیالی و غیرممکن هستند، اما از نظر کیفیت تصویر بسیار واقعی به نظر میرسند و به همین خاطر تخیل مخاطب را بیشتر تحریک میکنند.
به خاطر همین وسواس نسبت به واقعگرایانه بودن عکسهاست که جوهانسون روی هر کدام از آثارش برای مدتی طولانی کار میکند و در نتیجه در هر سال شاید تنها حدود ده اثر را بتواند به سرانجام برساند. در ضمن او هیچوقت از تصاویر کامپیوتری و مصنوعی یا عکسهای دیگران استفاده نمیکند و آثارش را صرفا از ترکیب عکسهای خودش میسازد. در واقع کار او از خیلی جهات شبیه ساختن فیلم است: ابتدا باید ایدهای وجود داشته باشد؛ بعد باید چندین و چند عکس از مناظر واقعی یا ماکتهای کوچک گرفته شود؛ و بعد در یک مرحلۀ طولانی و دشوار «پساتولید»، این عکسها در قالب اثر نهایی با هم وحدت پیدا میکنند.
مضمون آثار جوهانسون هم مثل سایر هنرمندان سوررئال مربوط به قلمرو ذهن و رویا است. اگر عکاسان واقعگرا دوربینشان را به سمت دنیای بیرون میگیرند تا لحظههای واقعی را شکار کنند، جوهانسون دوربینش را به سمت اندیشههای خودش میگیرد تا خیالانگیزترین ایدههای درون ذهنش را به تصویر بکشد. کیفیت احساسی کارهای جوهانسون کاملا خوشبینانه و امیدبخش است. یعنی حتی اگر موضوع اثر چندان خوشبینانه به نظر نرسد، حال و هوای آن همچنان شاداب و نشاطآور است. بر خلاف خیلی از هنرمندان سوررئال که به دنبال نمایش هولناکترین کابوسها هستند، جانسون بیشتر در قلمرو رویاهای شیرین سیر میکند. بعضی از آثار او شبیه فیلمهای تخیلی و رویاگونۀ هالیوود به نظر میرسند؛ پلهبرقیای که ناگهان سر از یک جنگل رازآمیز درآورده است، ما را به یاد همان کمد لباسی میاندازد که به سرزمین جادویی «نارنیا» راه داشت.
در اینجا تصویر تعدادی از آثار نسبتا جدیدتر و بعضی از آثار سالهای قبل او را میبینیم.